کد خبر : 196
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۹

عضو حقیقی نهاد کتابخانه‌های عمومی شهرستان بندرانزلی: ۹۰درصد در سرنوشت خود نقش داریم

عضو حقیقی نهاد کتابخانه‌های عمومی شهرستان بندرانزلی: ۹۰درصد در سرنوشت خود نقش داریم

به گزارش پویشگران گیل :    قضا و قدر یکی از باورهای دینی بین مسلمانان است که  موجب ایجاد انرژی، انگیزه حرکت و تلاش است نقش باور به قضا و قدر، ایجاد انگیزه کار و تلاش است . این اختیار بر شرایط زندگی بشری با خواست و انتظار خداوند تطابق دارد؛ اما مسلمانی که می

به گزارش پویشگران گیل :   
قضا و قدر یکی از باورهای دینی بین مسلمانان است که  موجب ایجاد انرژی، انگیزه حرکت و تلاش است
نقش باور به قضا و قدر، ایجاد انگیزه کار و تلاش است . این اختیار بر شرایط زندگی بشری با خواست و انتظار خداوند تطابق دارد؛ اما مسلمانی که می خواهد خود را با نظام الهی تطبیق دهد و تعهدات یک مسلمان را به جا آورد، دیگر آزاد و مختار نیست به غرایز و خواسته های خودش پاسخ مثبت دهد؛ اما اگر دستورات الهی را به کار گیرد و خود را با این مشیت الهی تطبیق دهد، هر روز بیش از پیش آزاد می شود؛ زیرا بدین ترتیب توانسته است از بند و یوق پاسخ به غرایز رها شود.
آنچه در متن پیش رو می‌خوانید گفت‌وگویی است با خانم لیلا پوررزاز دبیر بازنشسته دین و زندگی شهرستان بندرانزلی، عضو حقیقی نهاد کتابخانه عمومی شهرستان بندرانزلی و
 فعال سیاسی، اجتماعی استان گیلان،که از نقش قضا و قدر در زندگی انسان مطالبی را عنوان کردند. وی دارای مدرک کارشناس الهیات و معارف اسلامی است. 
مفهوم قضا و قدر چیست؟
قضا از یکسره کردن، قضاوت کردن و داوری کردن می‌آید و اما قدر به معنای قدر و اندازه هر چیزی است. به عنوان مثال وقتی می‌گوییم این مداد و خودکار، این قدر است، منظور  اندازه و شکل و کم و کیف آن است. بنابراین قدر به معنای اندازه ، مقدار ، حد کمیت ، کیفیت ، کیف و اندازه ، قد، وزن است. در کل ویژگی‌های هر پدیده ای را به آن قدر می‌گوییم. بنابراین اینکه این وسیله مثلا خودکار هست ، قضا است و این که خودکار چه رنگ باشد ، چه اندازه ، چه مدل و چه خصوصیاتی داشته باشد این‌ها قدر می‌شود.پس تمام پدیده ها ، طبق توحید افعالی هم از جهت قضا و هم از جهت قدر تحت تدبیر الهی هستند. برای اثبات این قضیه مثالی از حیوانات می‌زنیم . مثلا حکم شد این پدیده حیوانی به اسم گاو باشد، حکم شد این پدیده به آن چیزی که هست قضا می‌شود. حال این حیوان چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد ، چه اندازه‌ای باشد، چه کارهایی باید انجام دهد ، چه کارهایی  برایش تعریف شده است ، قدر می‌شود.
در مورد ماه از آیه قرآن مثال می‌زنیم .والقمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم لا شمس ینبغی لها آن لدرک القمر و لا الیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون.حال ببینیم چه چیزی قضا است و چه چیزی قدر است. از آنجایی که گفته می‌شود قمر یعنی ماه یک پدیده است ، حکم شده که این پدیده ماه باشد ، این قضا می‌شود، یعنی حکم خدا براین شد که چنین پدیده ای بوجود بیاید که اسمش ماه باشد .حال این ماه چه اندازه ای باشد ، چه شکلی باشد ، چه مدلی باشد ، اینها قدرش می‌شود.
در مورد انسان قضا و قدر چگونه است؟ یکی از پدیده‌های طبیعی ، انسان است . حکم شد پدیده ای به نام انسان بوجود بیاید. انسان به انسان بودنش یعنی اینکه حکم شد که انسان بشود ، این قضا می‌شود . قدرش  چه می شود؟ این انسان چه قدری باشد؟ چه اندازه ای باشد ؟ چه شکلی باشد؟ چه رنگی و نژادی باشد؟ چه استعداد و توانایی داشته باشد ، همه اینها قدرش می‌شود .حتی رنگ ،شکل ، پوست ، قیافه، ژن ، قدر است. همه این‌ها تا استعداد‌ها غریزی و فطری انسان یا استعدادهای کمالی که ما از آنها به عنوان استعدادهای رشد و کمال و وجودی یاد می‌کنیم. همه این‌ها قدر می‌شوند.
به نظر شما قضا بر قدر مقدم است یا قدر بر قضا مقدم است؟ شما یک مهندس را در نظر بگیرید که می‌خواهد ساختمانی را بسازد . وقتی شما این ساختمان چند طبقه ای را می‌بینید می گویید این ساختمان چگونه پدید آمده است ؟این که مهندس این ساختمان را ساخته ، قضا می‌شود. حالا این ساختمان چه شکلی باشد؟ چند طبقه ای باشد؟ چند متر مکعب باشد؟مصالح آن از چه نوعی باشد؟ چه کم و کیفی داشته باشد ، این ها قدرش می‌شود.
حال قضا بر قدر مقدم است یا قدر بر قضا مقدم است؟ اینگونه بگوییم آیا ابتدا مهندس ساختمان را می سازد سپس فکر می کند که این ساختمان چند متری باشد؟ از چه مصالحی در ساخت آن استفاده شود و …؟ یا اینکه ابتدا متر مکعب زمین را اندازه می‌گیرد و بعد  نقشه را طراحی می‌کند، زمان ساخت را بر آورد می‌کند، مصالح و کیفیت و … را محاسبه می کند، آنگاه ساختمان را می‌سازد. طبق این تعریف قدر بر قضا مقدم است.
پس چرا ما  قضا و قدر می‌گوییم ؟
قدر از علم خدا و قضا از اراده الهی سرچشمه می گیرد. قدر از اراده الهی سرچشمه می‌گیرد ، از آنجایی که خداوند علیم است بهتر می‌داند که هر پدیده چه ویژگی هایی داشته باشد . خداوند میزان هر موجود و هر پدیده ای مثل کرات، ماه، گیاه، انسان ، به چه استعداد و توانایی‌هایی نیاز دارند، این ها قدر می‌شوند. پس چون این‌ها را می‌داند، آنگاه پدیده را ایجاد می‌کند ، ایجاد آن پدیده قضا می‌شود.
حکم الهی بر این شد که پدیده‌ای به نام انسان به وجود آید ،(قضا) حال این انسان چه ویژگی‌هایی  داشته باشد ، به عقل احتیاج دارد که تشخیص دهد ، به وجدان احتیاج دارد، به نفس لوامه احتیاج دارد ، به فطرت و گرایشات فطری نیاز دارد ، گرایش به پرستش ، گرایش به خوبی‌ها ، گرایش به کمالات و علم دوستی و … .اینها قدرش می‌شود.
مقدر شد انسان دارای اختیار باشد ، حال مختار بودن انسان چه معنا است ؟ آیا اراده انسان بی‌قید و شرط و نامحدود  است؟ محدوده ی اختیار انسان چقدر است؟ محدوده ی اختیار انسان چقدر است ؟ حال که انسان موجودی مختار است ، این اختیار تا چه حد است ؟ هر کاری می‌تواند بکند و محدودیتی ندارد ویا تقدیر شده در یک چار چوب محدودی دارای اختیار باشد ؟
در پاسخ به این سوال باید گفت : با توجه به اینکه  حیوانات مجبور به  به جبر غریزه و  گیاهان مجبور به جبر طبیعی خود هستند و از آن حدی که تعریف شده نمی‌توانند تجاوز کنند و چون دارای عقل نیستند که تشخیص دهند و از همه مهمتر دارای اختیار نیستند که بخواهند تصمیم بگیرند.
حال اختیار انسان چه مقدار است؟ چه رفتارهایی در انسان اجباری است ؟ چه رفتارهایی اختیاری است؟ قطعا خوردن ، خوابیدن و افعال متشابه این‌ها  اختیاری است. حال اگر بخواهیم اختیار را در مقابل جبر قرار دهیم، ما تصمیم نگرفتیم بوجود بیاییم یا یعنی متولد شویم. تولد من امری اختیاری نبود یعنی به میل من نیست . همانگونه که من نقشی در انتخاب شب یا  روز بودن ندارم. نقشی در گرمی و سردی هوا و انتخاب فصل ندارم، ولی این‌ها همه برای من انسان است.
آیا انسان دارای اختیار فعال مایشاع است ؟ یعنی هر کاری را می‌تواند انجام دهد؟
انسان مختار ، فعال مایشا نیست . یعنی هر کاری را هر وقت دلش بخواهد نمی تواند انجام دهد. اما این اختیار شرط رسیدن انسان به کمال است . ما بنابر اختیار اراده می‌کنیم. اراده آخرین جزء علت تامه در افعال اختیاری انسان است. همه انسان‌ها اختیار دارند همه انسان ها خلق شده اند به کمال برسند .آیا همه انسان‌ها به کمال می‌رسند؟ خیر چه بسا درست هم تشخیص می دهند بعضی ها تصور می‌کنند چون انسان اختیار دارد باید به کمال برسد ولی برخی  در بعد حیوانی خودشان باقی می‌مانند . تفاوت این فرد با کسی که به کمال می رسد در چیست ؟آن فردی که به کمال رسیده ، اراده کرده که رشد کند. ما در افعال اختیاری تا اراده نکنیم هیچ فعل اختیاری اتفاق نمی افتد ، اراده در تمام مسائل زندگی روزمره ما جریان دارد. حال  چند درصد از کارهای روزمره ما ارادی است؟
شب یا روز بودن ، تولد ما، مرگ ما ، فصل، ماه ، سال این ها به اراده‌ی ما نیست، به اختیار ما نیست. ما در این‌ها نقشی نداریم اما اینکه الان ما نماز بخوانیم ، غذا بخوریم،مهمانی برویم،تفریح برویم.
تمام مثال‌هایی که در طول روز با آن مواجه می شویم همه این‌ها بنابر اختیار ماست. ۹۰ درصد کارهای روزانه ما به اختیار ما هست. اراده ما در افعال اختیاری نقش مهمی دارد.
نقش قضا و قدر در زندگی ما چگونه است؟ آیا امور و کارهای دنیا در اختیار ماست یا تحت اراده خداوند است؟
بعضی‌ها خداوند را اصلا انکار می‌کنند و می‌گویند خداوند در افعال اختیاری ما اصلا نقشی ندارد هرچه که هست اختیار ماست. بعضی‌ها می‌گویند اختیار انسان نقشی در کارهای روزانه اش ندارد، خداوند حکم کرده یعنی انسان مجبور به جبر الهی است. آیا این درست است؟ خیر. ممکن است مثالی بزنید. بهتر است به عوامل طبیعی نظری بیاندازیم . نمونه آن سوختن درختان جنگل و نسبت آن به خداوند است.
طبق توحید افعالی همه پدیده ها به خداوند مربوط می‌شود. آیا این طور باید گفت که خداوند خواست که این جنگل بسوزد؟ بعضی ها می‌گویند خداوند و آتش دست به دست هم دادند که جنگل آتش بگیرد . در این صورت  خداوند را شریک آتش قرار داده‌ایم. برای اینکه به این سوال پاسخ دهیم اینگونه می‌گوییم : طبق قانون علیت این جنگل از درختان تشکیل شده است ، درختان به حکم الهی به وجود آمده اند( قضا) و مقدر شد که خواص زیادی منجمله خاصیت سوختن داشته باشند. طبق قانون علیت پدیده ای دیگری بنام آتش داریم.
مثلا من پذیرفتم که شما با من مصاحبه کنید ، آیا در این مصاحبه خداوند  نیز نقش دارد؟ بله قطعا نقش دارد. اما نه بطور مستقیم، نه در عرض و نه در کنار من، نقش خدا عرضی نیست بلکه به صورت طولی است. خداوند من را آفرید ، به من روح داد ، در روح من اختیار گذاشت ، من بنابر اختیاری که دارم، اراده کردم و این مصاحبه را انجام دهم. اگر این مصاحبه غلط باشد باید من پاسخگو باشم ، نه خدا. خدا به من نگفت این حرف‌ها را بزنم ، بلکه به من اختیار داد . بنابر آن اختیار من انتخاب می‌کنم که چه کلماتی را بگویم. اگر این حرف‌ها خوب باشد من باید مورد تحسین قرار گیرم چون این حرف‌ها را من زده ام تحت آن اختیاری که به من داده شده بود. پس ما می‌توانیم در زندگی و در تمام پدیده های طبیعی نقش خدا را اینگونه تعریف کنیم.
اگر این کنم یا آن کنم ،این دلیل اختیار است ای صنم. ما در کارهایمان تصمیم می‌گیریم چه کنیم و چه نکنیم . الآن می‌خواهم از خانه خارج شوم ، آیا خداوند می‌گوید بیرون بروم ؟ خیر. خودم اراده کردم . خدا در بیرون رفتن من به طور غیر مستقیم نقش دارد. من براساس آن اختیار ی که به من داده شده است این کار را انجام دادم. اگر من اختیار نداشتم ، حق انتخاب هم نداشتم که بیرون بروم یا نروم. حال که خداوند به من اختیار داده است ، باید ایمان و علم یقین خود را تقویت کنم. آگاهی خودم را افزایش دهم تا درست انتخاب کنم ، درست تصمیم بگیرم. پس من مسئول تمام کارهایی که انجام می‌دهم، هستم و نمی‌توانم از زیر خطاهایی که انجام می‌دهم ،شانه خالی کنم و به گردن خدا بیاندازم.
بله، آنهایی که به جبر مطلق اعتقاد دارند محکوم هستند. آنهایی که اعتقاد به جبر مطلق دارند می‌دانند که مختارند و چون بعضی جاها برایشان صرف ندارد، اگر اعتقاد به اختیار داشته باشند آنگاه باید پاسخگوی خیلی از کارهایی که به اراده و اختیار خودشان انجام داده‌اند ، باشند . می‌گویند ما مجبور بودیم اینگونه زندگی کنیم. خداوند در جواب می‌گوید: من تو را هدایت کردم به تو عقل  و اختیار دادم،می‌توانستی شکر کنی  و  می‌توانستی کفر بورزی . تو از بین کفر و شکر، کفر را انتخاب کردی . تو شاکر خداوند نشدی. کافر به نعمتهای الهی شدی ، خودت انتخاب کردی .
)  انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا ) با این تفاصیل  میتوانیم بگوییم ما ۹۰ درصد در سرنوشت خود نقش داریم، پایان کار هرجا که رسید تقدیر الهی می شود.خداوند با علم نامحدود خود می داند که انتهای امروز و امشب من به کجا ختم می‌شود ؟ آیا من از انتهای امروز و امشب خودم خبر دارم؟ پس باید مراقب تمام اعمال اختیاری خودم باشم . 

مصاحبه: مرتضی جلیل نژاد 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.