به گزارش پویشگران گیل : هدف کتابخانههای سیار،چون سایر کتابخانهها،ارائه خدمت به مراجعان و انتقال اطلاعات است.کتابخانههای سیار به مجموعه متحرکی از کتاب یا سایر منابع گفته میشود که بیرون از چاردیواری کتابخانه متعارف به دست کتابخوان میرسد و به مناطقی کتاب میرساند که ساکنانش از دسترسی به کتابخانههایی با ساختمان و تجهیزات لازم محروم هستند.
به گزارش پویشگران گیل : هدف کتابخانههای سیار،چون سایر کتابخانهها،ارائه خدمت به مراجعان و انتقال اطلاعات است.کتابخانههای سیار به مجموعه متحرکی از کتاب یا سایر منابع گفته میشود که بیرون از چاردیواری کتابخانه متعارف به دست کتابخوان میرسد و به مناطقی کتاب میرساند که ساکنانش از دسترسی به کتابخانههایی با ساختمان و تجهیزات لازم محروم هستند. هدف کتابخانههای سیار ایجاد فرصتی برابر برای دسترسی به کتاب برای همه اقشار جامعه است. در بسیاری از موارد روستاها آخرین مکانی است که به کتاب دسترسی پیدا میکنند و اطلاعات چندانی از تنوع خدمات کتابخانه سیار وفواید آن ندارند. کتابخانه سیار به صرف داشتن منابع زیاد نمیتواند به هدفهای خود برسد، بلکه باید از دیگر امکانات خود نیز استفاده کند. یکی از مزایای کتابخانه سیار ظاهر ویژه آن است که مثل کتابخانههای بزرگ و تخصصی،محیطی کاملا خشک ندارد و با گروههای مختلف مردم سرو کار دارد. یکی از بهترین روشهای تبلیغ و اطلاع رسانی همان حرکت دائم وسیله نقلیه در منطقه است. بنابراین، وسیله نقلیه باید کاملا متمایز و نشاندهنده هدف مشخص کتابخانه سیار باشد. وسیله نقلیه کتابخانه سیار باید دارای طرحی چشمگیر باشد و عنوان کتابخانه سیار به طور ویژه و برجسته توجه برانگیز باشد. آگاهی از اینکه کتابخانه سیار به سازمان و کتابخانههای بزرگ وابسته است در جذب افراد بسیار مؤثرخواهد بود. صمدرهبریار مسئول کتابخانه سیار قاصدک رشت گفتگویی با پویشگران گیل در خصوص چالشهای پیش روی کتابخانههای سیار انجام داده است.وی تاکید میکند، نهادینه کردن فرهنگ با یک نفر و یک خودرو انجام نمیشود، مستلزم آن است که تمام شهر، کشور، استان ، کشور با یکدیگر هماهنگ باشند. صمد رهبریار متولد سال ۱۳۶۸ شهر رشت، کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان است و عناوین زیر را در کارنامه دارد. نفر برگزیده نخستین دوره طرح ماموریت کتابخانه من – نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نفر برگزیده مروج کتابخوانی دوزبانه کشوری در سال ۹۸، ارائه طرح برتر ترویج فرهنگ مطالعه در کشور سال ۹۹، چند دوره نشان مروج کتابخوانی در سالهای ۹۸و ۹۹ ، کسب نشان تسهیلگر کتابخوانی و باشگاه کتابخوانی،کسب عنوان کتابدار برتر نهاد کتابخانههای کشور در بیست و هشتمین دوره هفته کتاب، مسئول کتابخانه برتر کشور در بیست و نهمین دوره هفته کتاب کار در کتابخانه سیار چگونه است؟ با چه مسائلی روبرو هستید؟کار در کتابخانههای سیار متفاوت از همه کتابخانههاست.حتی کتابخانه سیار در رشت با شهرهای دیگر متفاوت است. این تفاوت به دلیل نفس کار، نوع وسیله نقلیه، آب و هوا و نوع آداب و رسوم است.یعنی اگر بگوییم کتابخانه سیار باهمین کار در رشت با کرمان یا خراسان چه فرق دارد؟تفاوت بسیار میتوان دید.مثال بزنم: مورد اول وسیله نقلیه:خودروهایی که در کتابخانههای سیار استفاده می شود غالبا آریسان،ایسوزو،ون، مینیبوس و اتوبوس است.مورد دوم آب و هوا:در رشت و شهرهای شمالی با مشکل باران درگیر هستیم و در تبریز و شهرهای کرج ، پاکدشت و فیروزکوه ،سرما و برف و لغزندگی جاده ها، در کرمان و یزد مسئله اصلی باد است. مسئله آداب و رسوم که مشخص است هر شهر و محله آداب و رسوم خود را دارد. پس ما یک کتابخانه داریم که هر کدام شرایط خاص خود را دارد واین شرایط خاص زمانی به نتیجه میرسد که برای هر یک برنامهای خاص داشته باشیم ، ولی متاسفانه ما یک برنامه کلی مانند کتابخانههای ثابت داریم.یک فضای بسته ، حضور و غیابها، شیفت بندیها در کتابخانههای سیار یک دستورالعمل داریم که باید دست کتابدار را باز گذاشت تا مسایل مربوطه را با توجه به شرایط خاص کتابخانه خودش مدیریت کند.اگر برای همه یک شرایط بنویسیم، با یک دستورالعمل مشترک، نمیتوان مسایل را مدیریت کرد.از لحاظ بافت شهری و روستایی چطور؟ بافت شهری و روستایی در گیلان خیلی به هم نزدیک است.اگر از رشت به سمت کوچصفهان حرکت کنیم ،هرچند کیلومتر روستاهای مختلفی وجود دارد، یعنی هر فرعی یک روستا، عملا شما باید برای خدمترسانی در یک مسیر باشید. ولی در شهرهای دیگر به این شکل نیست، ممکن است به این آبادی برسید کل محله و جامعه همان جا متمرکز باشد و روستای بعدی کیلومترها دورتر از این فضا قرار گرفته باشد.ما چیزی بنام ایستگاه داریم.اگر در رشت به ایستگاهها بسنده کنیم و همه خدمات در یک ایستگاه متمرکز شود، بقیه روستاها را نمیتوان پوشش داد. چون فردی که در روستای بالا دستی قرار دارد دیگر به روستای نزدیک تر نمیآید. پس باید در مسیر باشیم.ولی در شهرهای بزرگتر و کویری میدانی وجود دارد و بازار هفتگی آنجاست و مردم در اطراف آنجا هستند و تا آبادی بعدی فاصله زیاد است. این هم از مواردی است که ما با آن مواجع هستیم و باید رفع شود و برای رفع شدن آن باید شناخت درستی از این موارد داشت. آیا میزان سختی کار در کتابخانه ثابت و سیار به یک اندازه است ؟ اگر یک کتابخانه ثابت را با یک کتابخانه سیار در نظر بگیریم ،کتابخانه ثابت در بدترین شرایط مسئول کتابخانه میتواند درب آن مجموعه را ببندد و یک حاشیه امنیتی برای کتابها و مجموعه وسایل در نظر گرفت.ولی در کتابخانه سیار بدین شکل نیست، شما مسافتی را طی میکنید، روی یک وسیله نقلیه هستید و ممکن است هر مشکلی برایتان پیش بیاید، پنچری، تصادف ، نقص فنی، اینها باعث میشود سختی کار برای کتابخانه سیار بیشتر باشد، حتی زمانبندی برای آنها حساب شده نیست.مسائلی از قبیل ترافیک و لغزندگی جاده گرفته تا عوامل پیشبینی نشده، همه این ها بخاطر این است که شرایط کتابخانه شما فرق میکند.اگر مشکلی پیش بیاید باید خودت مدیریت کرده و آن را حل و فصل کنی و به کتابخانه پشتیبان یا مادر برگردی. در کتابخانه ثابت بدین شکل نیست در هر صورت یک حاشیه امن بیشتری دارند. نکته ای راجع به آداب و رسوم و بافت فرهنگی محلات مختلف باید خدمتتان عرض کنم این است که کسی که در خراسان زندگی می کند با مشکل بچههای افغانی روبرواست که شناسنامه ندارد و فقط پدرش ممکن است دارای کارت تابعیت باشد. یا مشکلی که بنده در رشت با بعضی از مجموعه ها درگیر بودم این بود که ،بچه های بی سرپرست یا بد سرپرست بودند .ممکن است اصلا شناسنامه نداشته باشند ، برای عضویت آنها در کتابخانه نتوانستیم کاری کنیم و کارتی صادر نشد. ولی تنها کاری که توانستیم انجام دهیم بحث ترویجی کتاب، مشاوره و قصه گویی بود. اینها مشکلاتی هستند که کتابخانه سیار با آن درگیر است، چون ما خودمان به دنبال اعضا در محله ها میرویم و مجابشان میکنیم که از ما خدمت بگیرند، در صورتی که در کتابخانههای ثابت چنین نیست. یک نکته دیگر آن هم این بحث هست که در بافت فرهنگی بعضی جوامع اغلب اوقات به آن شکل نمیتوانند اطمینان و اعتماد کنند که یکی بیاید به آنها کتاب بدهد. برای من پیش آمده است بچه ها آمدهاند و گفته اند خانواده به ما اجازه نمیدهند مدارک خود را بیاوریم و مواردی بحث مالی را مطرح کردند که چرا ما باید برای کتاب پول بدهیم. وارد جوامعای میشوی که سطح فکریشان خیلی متفاوت است و نیاز است فرهنگسازی شود یعنی کتابخانه سیار نیازمند به همکاریهاییاست که این چالشها را برطرف کند. آیا کتابخانه سیار در جامعه ما شناخته شده است؟ چگونه میتوان آن را به جامعه شناساند؟ نهادینه کردن فرهنگ ،کار یک نفر و یک خودرو نیست، مستلزم آن است تمام شهر، استان ،کشور با همدیگر هماهنگ باشند، زمانی که این عمل اتفاق نیفتد، نمیتوانیم به جایی برسیم.به عنوان مثال ،خودروی کتابخانه سیار آنقدر شناخته شده نیست، شاید شما در مسیر شهر آمبولانس ،آتش نشانی ،خودروی پست،خودروی پلیس را ببینید و بشناسید ،ولی کتابخانه سیار را نمی شناسید.خیلی وقتها فکر میکنید یک کتابخانه برای بچهها یا مهدکودکهاست یا برای شرکتهای مسافرتی است. یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که برای تردد بایداز پلیس راهور مجوز شهری بگیریم مدت اعتبار این مجوز ۲تا ۳ ماه است. در ضمن فقط برای داخل شهر است و اجازه خروج از شهر را نداریم. من خودم مخالف این قضیه هستم زمانی مجوز تردد شهری میگیریم که بخواهیم کار تجاری انجام دهیم. قطعا باید فرقی بین کتابخانه سیار که کار فرهنگی انجام میدهد و کسی که کار پخش مواد غذایی انجام میدهد، باشد.مشکلی که برای من هر دفعه پیش میآید این است که اگر بخواهم به اتاق سازی بروم و قفسه های ماشین را جوش بدهم باید از پلیس راه رد شوم که پلیس راه چنین اجازه ای نمی دهد. ممکن است یک رایزنی تلفنی با فرماندار، شهردار یا استاندار انجام شود و این مورد بر طرف شود ولی این قانونی است که باعث میشود که ما امنیت خاطر نداشته باشیم.چند وقت پیش در نقطه ای از شهر پلیس ،خودروی کتابخانه سیار را متوقف کرده و سوال میکند خودرو چه مجوزی دارد و مجوزی گرفته شده را آنقدرها جدی نمیگیرد و برایشان مهم نیست که این خودرو در حال حمل کتاب است و بارها به خاطر شرایط و موقعیت آن لحظه جریمه شدم.عدم همکاری بعضی از سازمان ها به طور مثال، برای انجام کاری که مربوط به کار بهزیستی بود با خودروی کتابخانه سیار به من اجازه ورود به اداره بهزیستی داده نشد،مجبور شدم بیرون اداره بهزیستی پارک کنم و پلیس آمد و خودروی من را جریمه کرد.من نمیگویم قانون را رعایت نکنیم ، مثل آمبولانس و آتش نشانی، چراغ قرمز را رد کنیم، میخواهم فرهنگ شود که با دید مسالمت و مساعدت نگاه کنیم ،گاهی اوقات بگوییم که حتما کاری دارد ، چون خودش کار فرهنگی میکند، کسی نیست که فرهنگ را زیر پا بگذارد.اگر این شناختهتر بشود ،مردم برایش احترام بیشتری قائل میشوند و زمانی که به آن احترام بیشتری قائل بشوند ما به فرهنگ سازمانیمان میرسیم.دیگر چه مشکلاتی پیش روی کتابخانههای سیار است؟ برای کتابخانههای سیار هیچ نوع پوشش بیمه ای وجود ندارد.دلیل آن این است که مدیران ما چه در صنعت بیمه دید فرهنگی ندارند. چون اگر چنین دیدی داشتند تبلیغ بیمه برای خانه موبایل و غیره را انجام میدهند ولی کتابخانه سیار در سبد آنان نیست.کتابخانه سیاراز نظر بیمهای دو حالت دارد ،در تعریف بیمه ای این است که کتابخانه سیارخودرویی است که داخلش کتاب است ودر حال حرکت مداوم میباشد، کتابهای داخل این کتابخانه را هیچ شرکت بیمه ای قبول نمیکند که بیمه کند. بیمه مسئولیت قبول نمیکند، چون میگوید در حال حرکت است .بیمه باربری قبول نمیکند ،چون میگوید الحاقیات (قفسه) دارد و بار داخل خودرو خالی نمیشود.اگر آسیبی به کتابها وارد شود(در کتابخانه ثابت صورت جلسه نوشته میشود، گزارش نوشته میشود،قضیه تمام میشود.)در کتابخانه سیار تمام مسئولیت گردن راننده است.این یکی از مشکلاتی است که تا زمانی پیش نیامده کسی نمیتواند کاری انجام دهد.با تمام مدیران بیمهای و بیمههایی که با نهاد کتابخانهها در استان همکاری دارند صحبت شد. مشخص گردید چنین گزینه ای در بیمه وجود ندارد .یکی از مدیران بیان داشت که به این دلیل کتابها بیمه نمیشود چون مگر تعداد شما مگر چند نفراست؟ ۱۰۰،۲۰۰،۳۰۰ که من بتوانم بار مالی را جبران کنم من بتوانم روی حق بیمه آن حساب کنم.این یعنی یک دید اقتصادی است، دید فرهنگی نیست. فرق نمیکند، هر جا نگرش شما این باشد که چقدر برای شرکت بیمه سود آوری دارد ، به نتیجه نمیرسیم. این یکی از مواردی است که باید رفع شود تا کتابخانه سیار بتواند با آرامش بیشتری به کار خودش ادامه دهد. آیا از کتابخانههای سیار درست و بهینه استفاده میشود؟ما از کتابخانههای سیار در جاهایی مثل میز خدمت، نمایشگاهها ، پیاده راه های فرهنگی یا جاهای دیگر، فقط از جنبه تبلیغی استفاده میکنیم.ما باید این تغییر را نهادینه کنیم. ما میتوانیم به تمامی ادارات و ارگان ها نامه بزنیم و اعلام همکاری کنیم. تنها جایی که تفاهم نامه خوبی داریم با آموزش و پرورش است،خیلی راحت میتوان ورود کرد ، برای بچهها قصه گفت و بچهها را عضو کرد تا با ما همکاری داشته باشند. بقیه جاها که شاه کلید زیر ساختهای شهری و استانی است هنوز ما را نمیشناسند و مقوله کتاب و کتابخوانی را جدی نمیگیرند.ما درکل کشور کتابخانههای سیار حدود چهل تا هستیم ، میانگین هر استانی یک تا دو عدد، تعداد بعضی شهرها بیشتر است. هیچ فرقی بین کتابخانههای سیار در سراسر کشور وجود ندارد. چه بنده که در مناطق فقیر نشین شهری سرویس میدهم،چه آن کسی که در منطقه آزاد انزلی روستاهای اطراف را پوشش میدهد .تفاوت تنها در نوع خودرو و تعداد کتابها است و گرنه همه ما از یک چیز کلی پیروی میکنیم.بعضی جاهای دیگر هم مثل کانون پرورش فکری کودکان کتابخانه سیار دارند ، ولی هیچ ارتباطی با یکدیگر نداریم.چیزی که ما بارها در ادارات مختلف میبینیم . مثلا در ارشاد یک موضوع و یک مبحث را میبینم در آموزش و پرورش، کانون مساجد و تبلیغات اسلامی هم همان موضوع و مبحث را به شکل و نوعی دیگر میبینیم. حرف من این است تمام ارگانهایی که در مقوله فرهنگ هستند با همدیگردر کنار یکدیگر تجمیع شوند.حتی آموزشگاههای آزاد و عالی.ما حتی درسهای آکادمیک و تحصیلاتمان با کار در نهاد کتابخانهها و ارشاد هماهنگ نیست. وقتی ندانستهها و عدم اطلاع رسانیها این شود که تمام انرژی ما صرف این بشود که ما چه هستیم و چه میخواهیم و چه کار انجام دهیم و در آخر به این نتیجه برسیم که شما همان کاری را انجام میدهید که ما میخواهیم انجام دهیم.باید بستری فراهم شود همه روی یک میز بنشینند به یک تصمیم برسند که آن، اعتلای فرهنگ است. کتابخانههای سیار در گیلان چه مناطقی را پوشش میدهند؟ قبل از کرونا ده منطقه پوشش و خدمات داده میشد که شامل عضویت، امانت و ثبت نام در کنارش مشاوره، همکاری با بهزیستی، مساجد و حضور در فضاهایی مانند پارک و مدارس و مهدکودکها را پوشش میدادیم. در زمان کرونا، بیشتر در فضای مجازی تمرکز داشتیم، در اینستا شبکه خاص خود را داشتیم و با اعضا در ارتباط بودیم و کلاسهای خوبی را برگزار میکردیم. بعد از کرونا شرایط به دوران قبل از کرونا برگشت و شرایط یک مقدار متفاوت شد،دلیل آن هم وابستگی به مدارس بود و مدارس در مهر۱۴۰۱ باز شد وقتی مدارس باز شدند به دلیل اعتراضات اخیر، فضای مجازی را از دست دادیم. در حال حاضر پنج محله اصلی را در شهر رشت پوشش میدهیم مسکن مهر، جانبازان، فخب، جاده صومعه سرا، موردی شهر سنگر. چون ارتباطات بیشتر شده است به صورت موردی به مدارسی که خارج از این محله ها باشد را نیز پوشش میدهیم .تعداد کتابها بیش از چهارهزار جلد میباشد و تعداد اعضای فعال آن نزدیک به چهارصد نفر میباشد، بیشترین اینها دانش آموزان هستند. ما در استان گیلان دو کتابخانه سیار داریم.اگر بخواهیم تعداد آنها بیشتر شوند باید یک پشتوانه مالی زیاد داشته باشیم و همت مسئولین را طلبید.(استاندار،فرماندار، شهردار، نهاد کتابخانهها و خیرین.) مهمترین آن خودرو است که اگر نو باشد باید صندلیهای آن کنده شود و یا خودروی دسته دومی که کاربری زیادی نداشته باشد از آن استفاده کنند و باید تجهیزات روی آنها سوار شود. با توجه به شرایط اقتصادی فعلی جامعه نیازمند پشتوانه مالی زیادیست و در کنارش همت خاص مسئولین را هم میطلبد. با توجه به صحبتهای انجام شده آیا واقعا به کتابخانههای سیار نیاز است؟ کتابخانه ثابت یک سری از نیازها را رفع میکند، کتابخانه سیار یک سری دیگر از نیازها را. با یک مثال توضیحات خود را تکمیل میکنم. فردی در ساحل قدم میزد و یکی یکی چیزهایی را بر میداشت و در داخل دریا میانداخت . دوستی از او سوال کرد که اینها چیست که به داخل دریا میاندازی؟ جواب داد ستاره دریای که امواج آنها را به ساحل آورده و من باید آنها را برای ادامه زندگی به دریا بیاندازم. دوستش گفت:این همه ستاره دریایی اینجاست مگر تو میتوانی همه آنها را داخل دریا بیاندازی و نجات دهی؟او گفت: شاید همه را نتوانم ولی تعدادی را که میتوانم نجات دهم و به زندگی برگردانم.به اعتقاد و دید من کتابخانه سیار شاید در محله ای حضور داشته باشد و یک فردی باشد که آن فرد بستری مثل مطالعه کتاب ،آگاهی،دانش نیاز داشته باشد و برایش مقدور نیست به کتابخانه بیاید، قطعا کتابخانه ثابت در کنار خانه اش ساخته نمیشود ولی کتابخانه سیار این قابلیت را دارد که شده حتی هفته ای یک بار، ماهی یک بار، کتابی را که میخواهد به آن فرد امانت بدهد و این تاثیر کتابخانه سیار است. ولی اگر بخواهیم از نظر مالی حساب کنیم قطعا کتابخانه ثابت خیلی به صرفه تر از کتابخانه سیار است، چون شما میتوانید یک زمین خریداری کنید که یک دارایی است و دارای امنیت است و میتواند روی حضور بچه ها در آنجا حساب کنید. ما در روستاها و حتی عشایر کتابخانههای ثابت داریم. اگر روی فرهنگی قضیه صحبت شود دلیلی برای حذف کتابخانه سیار نیست. به هر حال اگر مسئله اقتصادی را در نظر س بگیریم کتابخانه ثابت بهتر از کتابخانه سیار است. در پایان اگر صحبتی با خوانندگان ما دارید بفرمایید. تشکر از تیم پویشگران گیل که کتابخانه سیار جزء دغدغههای شان است، باعث افتخار است که توانسته باشم سوالات شما را پاسخگو باشم، خودم را نمایندهای از تمام کتابداران سیار از سراسر کشور میدانم و سعی کردم صدای آنها باشم. در کتابخانه سیار رشت تمام سعی من این بوده است که آن یک دانه ستاره دریایی را به دریا برگردانم و برای بچه ها و برای کسانی که در این شرایط هستند یک قدم مثبت بردارم.
گزارش: مرتضی جلیل نژاد
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.