مدیرعامل کلینیک دندانپزشکی دانا رشت:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پویشگران گیل:
دکتر سارا ضیایی، متخصص ارتودنسی و مدیرعامل کلینیک دندانپزشکی دانا رشت، از چهرههای شناختهشده حوزه سلامت در استان گیلان است. او سالها تجربه علمی، مدیریتی و صنفی را در کنار همسرش، دکتر دانش تیموری، در مجموعه دانا سپری کرده است. دکتر ضیایی این روزها بهعنوان یکی از نامزدهای انتخابات نظام پزشکی رشت، با هدف بهبود جایگاه صنفی پزشکان و دندانپزشکان و تقویت فرهنگ اعتماد، همدلی و کیفیت در خدمات درمانی وارد عرصه انتخابات شده است. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگویی کامل با ایشان است.
۱. لطفاً کمی از مسیر حرفهای خودتان و تجربهتان در حوزه دندانپزشکی بفرمایید.
من در سال ۱۳۷۷ در کنکور سراسری پذیرفته شدم و از همان ابتدا با نیت یادگیری کاملترین شکل ممکن از دانش دندانپزشکی، وارد این مسیر شدم. در دوران تحصیل، همواره شاگرد اول بودم و در کنار فعالیتهای علمی، در حوزههای هنری، ورزشی، صنفی، سیاسی و پژوهشی نیز حضوری فعال داشتم. این فعالیتها باعث شد که من و همسرم، دکتر دانش تیموری، بهعنوان دانشجویان نمونه کشوری انتخاب شویم و در حضور رئیسجمهور وقت، جناب آقای سیدمحمد خاتمی، مورد تقدیر قرار بگیریم.
باور من این بود که درمانگر بودن تنها به مهارتهای علمی محدود نمیشود، بلکه نیازمند رشد ذهنی، اخلاقی و انسانی است. پس از فارغالتحصیلی، در آزمون تخصص شرکت کردم و با کسب رتبه ۵ کشوری، وارد رشته ارتودنسی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شدم. پس از گذراندن دوره رزیدنتی و قبولی در آزمون بورد، دوره طرح خود را در دانشکده دندانپزشکی زاهدان گذراندم و به عنوان هیئت علمی برتر از سوی دانشجویان و دانشگاه انتخاب شدم. در کنار فعالیتهای درمانی، همواره به فعالیتهای اجتماعی، خیریه، آموزشی و مدیریتی علاقهمند بودم. مدیریت کلینیک، آموزش دندانپزشکان، برگزاری دورههای تخصصی و همایشهای شهری بخشی از فعالیتهای من بودهاند. در کنار مسئولیتهای حرفهای، وظایف مادری و همسری را نیز با تمام توان انجام دادهام و تلاش کردهام در همه نقشها، مفید و مؤثر باشم.
۲. چه چیزی باعث شد به تأسیس کلینیک دانا فکر کنید و امروز این مجموعه را به یکی از مراکز شناختهشده تبدیل کنید؟
انگیزه اصلی من، ارتقای کیفیت زندگی مردم بود. در مراسم افتتاحیه کلینیک دانا، جملهای را بیان کردم که همچنان به آن باور دارم: «ما زنده ماندیم که آرام نگیریم؛ موجیم که آسودگی ما، عدم ماست.»
با تأسیس این مجموعه، توانستیم خدمات تخصصی را در سطحی گستردهتر و با کیفیتی بالاتر ارائه کنیم. این کار آسانی نبود؛ مدیریت مجموعهای با این وسعت، در کشوری که فرهنگ کار باکیفیت هنوز نهادینه نشده، نیازمند تلاش و همت فراوان بود. اما با همراهی همسرم و تیمی متعهد، توانستیم از پس چالشها برآییم و الگویی برای دیگران باشیم.
بازخورد مثبت بیماران و پرسنل، انرژی و انگیزهای مضاعف برای من ایجاد کرد. نقشی که بهعنوان «مادر کلینیک» برایم تعریف شده، نشاندهنده تأثیر نگاه زنانه و انسانی در فضای کاری است. این موفقیت، حاصل همدلی، تعهد و تلاش جمعی بوده است.
۳. در مسیر کاریتان چه چالشهایی را تجربه کردید که بهنظر شما بازتابدهنده مشکلات صنفی دندانپزشکان است؟
یکی از بزرگترین چالشها، تعرفهگذاری دستوری بدون توجه به هزینههای واقعی خدمات باکیفیت است. تأمین مواد اولیه، نیروی انسانی متخصص و تجهیزات استاندارد، هزینهبر است و تعرفههای فعلی پاسخگوی آن نیستند. این فشارها، گاه باعث بیانگیزگی همکاران میشود. از سوی دیگر، وابستگی شدید به واردات مواد و تجهیزات، نوسانات ارزی و تحریمها، مشکلات مالیاتی و نبود حمایت صنفی منسجم، از دیگر چالشهای جدی هستند. پزشکان باید در فضایی امن و محترمانه فعالیت کنند، نه در شرایطی که با سوءتفاهمها و فشارهای غیرمنصفانه مواجه شوند.
۴. از دید شما، مهمترین دغدغه امروز جامعه پزشکی و بهویژه دندانپزشکی در رشت چیست؟
امنیت شغلی و روانی، یکی از دغدغههای اصلی است. فعالیت افراد فاقد صلاحیت مانند نادندانپزشکان یا دندانپزشکان تجربی، سلامت بیماران را به خطر میاندازد. در مناطقی که این افراد فعالیت دارند، آمار انتقال بیماریهای خطرناکی مانند ایدز و هپاتیت بهمراتب بالاتر است. همچنین، نبود حمایت روانی از سوی نهادهای قدرت مانند رسانهها، دانشگاهها و سازمانهای نظارتی، باعث ایجاد نگرشهای منفی و چرخهای معیوب در جامعه شده است. این نگرشها، انگیزه را کاهش میدهند و کیفیت خدمات را تحت تأثیر قرار میدهند.
۵. نقش نظام پزشکی را در بهبود وضعیت حرفهای پزشکان و دندانپزشکان چگونه ارزیابی میکنید؟
نظام پزشکی دو نقش اساسی دارد: نخست، نقش فرهنگی و ارتباطی با سایر نهادها؛ دوم، نقش حمایتی و اجرایی در مواقع چالش. کیفیت عملکرد این نهاد، بستگی به انگیزه، تعهد و توانمندی اعضای آن دارد. اگر با نگاه مسئولانه عمل کند،میتواند نقش مؤثری در ارتقای صنف ایفا کند.
۶. برای ارتقای شأن و منزلت حرفهای پزشکان چه اقداماتی باید انجام شود؟
برگزاری جلسات هماندیشی با نهادهای مرتبط، تدوین پروتکلهای همکاری، و آموزش هدفمند دندانپزشکان در زمینههای حقوقی، مالیاتی، ارتباط با بیمار و مدیریت درمان، از اقدامات ضروری هستند. این آموزشها باید کاربردی، مؤثر و متناسب با نیازهای واقعی صنف باشند. من شخصاً دورههایی برگزار کردهام که شامل آموزش نکات کلیدی در تهیه مواد اولیه، نحوه گرفتن رضایت از بیمار، مدیریت زمان درمان، مسائل مالیاتی، و امور پرسنلی بودهاند. این آموزشها، همگی در حیطه وظایف نظام پزشکی هستند و میتوانند از بروز چالشهای صنفی جلوگیری کنند.
۷. جایگاه بانوان را در حوزه سلامت چگونه ارزیابی میکنید؟
جایگاه بانوان هنوز بهطور کامل شناخته نشده، اما روند رو به رشدی دارد. زنان با ویژگیهایی چون همدلی، توانایی حل مسئله، و روحیه انسانی، میتوانند نقشآفرینی مؤثری در حوزه سلامت داشته باشند. حضور آنان، رفتارهای انسانیتر و خروجیهای باکیفیتتری را در مجموعهها رقم میزند. از دوران دانشجویی، همواره تلاش کردهام که پیشقدم باشم و راه را برای حضور مؤثر بانوان هموار کنم. باور دارم که زنان با ترکیب توانمندیهای ذهنی و تجربههای اجتماعی، میتوانند گرهگشای بسیاری از مسائل جامعه باشند.
۸. اگر زن ستون خانه است، این ستون در فضای صنفی و مدیریتی چگونه میتواند نقشآفرینی کند؟
زن با نگاه انسانی، انگیزهمحور و خانوادهمدار، میتواند کیفیت فضای صنفی را ارتقا دهد. حضور زن در مدیریت، مجموعه را به سمت رفتارهای انسانیتر سوق میدهد و تأثیرات عمیقی بر فرهنگ سازمانی و خروجیهای حرفهای دارد. این نگاه، کیفیت را بالا میبرد، حتی اگر در کمیت تغییر چشمگیری ایجاد نکند.
۹. تجربه شما در مدیریت کلینیک دانا چه درسهایی برای مدیریتهای صنفی یا سیاستگذاریهای سلامت داشته است؟
درگیر بودن با مسائل واقعی، دید وسیعتری به ما داده است. با آموزشهای مدیریتی و کوچینگ، توانستهام مهارتهایی کسب کنم که در سیاستگذاری صنفی و ارتقای کیفیت خدمات، مؤثر باشند. این تجربهها، سرمایهای ارزشمند برای بهبود صنف هستند.
۱۰. اگر روزی در جایگاهی باشید که بتوانید بر تصمیمگیریهای صنفی تأثیرگذار باشید، اولویت اول شما چه خواهد بود؟
اولویت من، پیگیری قوانین حمایتی در حوزه تعرفهگذاری و مسائل حقوقی صنف خواهد بود. همچنین، تلاش برای کسب امتیازات رفاهی و آموزشی برای همکاران، بهمنظور ارتقای کیفیت زندگی و رضایت شغلی آنان.
۱۱. چقدر برتعامل بین جامعه پزشکی و مردم به عنوان راهی برای افزایش اعتماد عمومی تاکید دارید ؟
در شرایطی که تناقضها و چالشهای حرفهای پیش میآیند،مانند اختلاف نظر با بیمار، سوءتفاهم در روند درمان، یا فشارهای بیرونی از سوی نهادهای نظارتی—پزشک باید بتواند با حفظ آرامش، صداقت و شفافیت، موضوع را مدیریت کند. این مهارتها آموختنی هستند و باید در قالب آموزشهای رسمی، کارگاههای عملی، و دورههای اخلاق حرفهای به پزشکان منتقل شوند.
یکی از مهمترین ابعاد این آموزش، توانایی پزشک در حفظ اعتماد بیمار است. اعتماد، سرمایهای اجتماعی است که بهراحتی از بین میرود و بازسازی آن نیازمند زمان، صداقت و رفتار حرفهای است. پزشک باید بداند که هر برخورد، هر جمله، و هر تصمیم، میتواند بر این اعتماد تأثیر بگذارد. از سوی دیگر، باید ابزارهایی برای مدیریت این موقعیتها در اختیار پزشکان قرار گیرد؛ از جمله راهنماهای حقوقی، پروتکلهای ارتباط با بیمار، مشاورههای صنفی، و حمایتهای روانی. این ابزارها نهتنها پزشک را در حفظ اعتماد یاری میکنند، بلکه از بروز آسیبهای روانی و فرسودگی شغلی نیز جلوگیری میکنند.
نکته مهم دیگر، نقش جامعه در شکلگیری و حفظ این اعتماد است. پزشک تنها مسئول نیست؛ جامعه، رسانهها، نهادهای فرهنگی و آموزشی نیز در این فرآیند نقش دارند. متأسفانه در سالهای اخیر، شاهد تلاشهایی برای تضعیف این اعتماد بودهایم،تلاشهایی که به باور من، در بلندمدت به زیان خود بیماران خواهد بود. وقتی فرصت داریم و میتوانیم بر آینده تأثیرگذار باشیم، باید این فرصت را غنیمت بدانیم. جامعه پزشکی رشت، ظرفیتهای فراوانی دارد،از نظر علمی، انسانی، فرهنگی و اجتماعی. اگر با همدلی، مسئولیتپذیری و نگاه بلندمدت حرکت کنیم، میتوانیم آیندهای بسازیم که در آن اعتماد، دانش، اخلاق و انسانیت در کنار هم بدرخشند. آیندهای که در آن پزشک، نهتنها درمانگر جسم، بلکه مرهمی برای روح جامعه باشد؛ آیندهای که در آن بیماران، با آرامش و اعتماد، درمان شوند؛ و جامعه پزشکی، با افتخار، در خدمت سلامت و کرامت انسانی ق
حفظ اعتماد بیماران، مسئولیتی مشترک است. بخشی از آن بر عهده خود پزشکان است که با رفتار حرفهای، انسانی و مسئولانه آن را شکل میدهند، و بخش دیگر بر دوش جامعهای است که فرهنگ عمومی را میسازد. متأسفانه در سالهای اخیر، تلاشهایی برای تضعیف این اعتماد صورت گرفته که به باور من، در بلندمدت به زیان خود بیماران خواهد بود.
همانطور که بیاعتمادی به پدر و مادر یا معلم، اثرات آسیبزنندهای بر روان فرد دارد، بیاعتمادی به پزشکان و دندانپزشکان نیز میتواند سلامت روانی و جسمی جامعه را تهدید کند. بنابراین، اولین کسانی که باید برای بازسازی این اعتماد تلاش کنند، خود پزشکان و دندانپزشکان هستند. در مرحله بعد، نهادهای صنفی و حرفهای باید با سیاستگذاری، حمایت و فرهنگسازی، این مسیر را هموار کنند.
۱۲. چه پیامی برای همکاران پزشک و دندانپزشک خود دارید؟
پیام من به همکاران عزیز این است که ما همه در یک کشتی سوار هستیم. این جمله شاید ساده به نظر برسد، اما در دل خود حقیقتی عمیق دارد. اگر این نگاه را در میان خودمان تقویت کنیم که سرنوشتمان به هم گره خورده و موفقیت یا شکست هر یک از ما، بر کل جامعه پزشکی اثر میگذارد—میتوانیم عملکردی مؤثرتر، انسانیتر و مفیدتر برای بیماران داشته باشیم. همهجا حامی هم باشیم؛ در کنار هم باشیم؛ اگر یکی از همکاران دچار چالش یا مشکلی شد، برای کمک به او آماده و مهیا باشیم. این نهتنها یک وظیفه حرفهای، بلکه یک فرهنگ انسانی و همدلانه است که باید میان خودمان تقویت شود.
فرهنگ همدلی، حمایت و همکاری، پایهگذار یک جامعه پزشکی سالم، قابل اعتماد و مؤثر است. این فرهنگ باید از درون خود ما شکل بگیرد و با رفتارهای روزمرهمان تقویت شود. اگر بتوانیم این نگاه را در میان خودمان نهادینه کنیم، نهتنها کیفیت خدماتمان ارتقا مییابد، بلکه جایگاه اجتماعیمان نیز مستحکمتر خواهد شد.
۱۳. چشمانداز شما برای آینده جامعه پزشکی رشت چیست؟
آینده، چیزی نیست که صرفاً اتفاق بیفتد؛ بلکه چیزی است که باید آن را ساخت. اگر ما برای ساختن آینده تلاش نکنیم، ممکن است آنچه میخواهیم، هرگز اتفاق نیفتد. آینده، حاصل تصمیمات امروز ماست؛ حاصل نگاهی است که به مسئولیت، به انسانیت، و به تأثیرگذاری داریم.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.