معصومه نیککار
به گزارش پویشگران گیل: مدیرکل بنادر و دریانوردی استان گیلان به همراه معاون برنامه ریزی و توسعه منابع و مدیر روابط عمومی اداره کل از خبرنگار پیشکسوت استان عیادت کردند. به نقل از روابط عمومی اداره کل بنادر و دریانوردی استان گیلان، از جمله امور اخلاقی که پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) به آن سفارش فرموده و از جمله فضایل اخلاق اجتماعی شمرده می شود، عیادت از بیماران است. در همین راستا حسین یونسی؛مدیر کل بنادر و دریانوردی استان به عیادت “مهتاب ره” خبرنگار پیشکسوت حوزه دریایی استان که مدتی است درگیر بیماری سرطان بوده، رفته و با تبریک روز خبرنگار حال وی را جویا شد. گفتنی است، عیادت بیمار دارای آدابی همچون مراعات حال بیمار است و به همین منظور به دلیل مشکلات ریوی این خبرنگار، همه عیادت کنندگان از ماسک استفاده کردند تا خدایی نکرده مشکلی برای این خبرنگار پیشکسوت حاصل نگردد. مهتاب ره چند روزی است که از بیمارستان بازگشته و دلنوشته ای که به مناسبت روز خبرنگار به نگارش در آورده را در اختیار روابط عمومی اداره کل بنادر و دریانوردی استان گیلان قرار داد که بدین شرح است: قلم، خبر، تیتر، سو تیتر، عنوان خبر، متن خبر، گزارش تصویری، مصاحبه و… چه واژه های زیبایی که هر کدام تداعی کننده لحظات ناب خبر نویسی بودند. شنیدن خوشی ها و گوش دادن به مشکلات و مسائل هموطنانم و رسیدن به نتایج مطلوب پس از پیگیری مستمر لذتی دارد وصف ناپذیر و کسی که عاشق قلم نباشد نمیتواند این لذت را درک کند و امروز خوشحالم از مرور دوران کاری خبرنگاری، روزهایی که با شادی همشهریان شاد بودم و با غم آنها غمگین بهترین لحظاتم وقتی بود که با انعکاس گزارشی توانسته بودم بخشی از مشکلات را بر طرف کنم. ۱۷ مرداد روز خبرنگار را پاس میدارم و مفتخر هستم به اینکه با وجود بیماری سخت سرطان توان قلم فرسایی را دارم و از خداوند بزرگ به خاطر این نعمت بزرگ بسیار سپاسگزارم. زندگی را به رنگ خاکستری میبینم با نقطه هایی از جنس بلور، کاش رنگ زندگیم خاکستری نبود، کاش لحظاتی را که سپری میکنم را میتوانستم راحت بر روی کاغذ بیاورم اما امکان پذیر نیست، درد من درد سخت و سنگینی است که فقط میتونم بگم که تا مغز استخوان میرسد. اردیبهشت ۹۹ درگیر بیماری سخت سرطان شدم و تا امروز این مهمان ناخوانده همراه من هست، طی این مدت ۳۹ جلسه ایمن درمانی و شیمی درمانی و ۳۵ جلسه پرتو درمانی داشتم که هر لحظه اش درد آور بود اما خداوند بزرگ را در کنارم احساس میکنم . ای کاش ورق زندگی ام طور دیگه ای بر میگشت و من میتونستم از ظرفیت های موجود تو بهترین شکل استفاده میکردم اما ای کاش همه اینها رویایی بیش نبود و ای کاش… روزهایم خاکستری میگذرد و طی ۲۴ ساعت شبانه روز یک لحظه بدون درد ندارم اما نا امید نیستم، نقاط سفیدی را در پس زمینه رنگ خاکستری زندگی ام احساس میکنم و همه این ها را لطف خداوند بزرگ و دعای خیر دوستان و همکاران عزیزم میدانم، دوستان و همکاران همراهی که طی مدت بیماری یه لحظه منو تنها نذاشتن و به شکل های مختلف حالم رو خوب کردند. و مهمترین کسی که طی مدت ثانیه ای از من غافل نبود همسر و همراه عزیزم بود و خانواده ای که کنارم بودند، دختران نازنینم و محمدحسن عزیزم (داماد) که تنهایم نگذاشتن و سعی کردند امید را در من پر و بال دهند. قلمم را دوست دارم و خوشحالم که هنوز توان نوشتن دارم و از خداوند مهربانم میخواهم من را در این مسیر سخت و دشوار مانند گذشته یاریم دهد و دستانم را محکم تر بگیرد و توان مبارزه با این بیماری مهلک رو بدهد. روز خبرنگار رو گرامی میدارم و این روز رو خدمت همه همکاران خوب و پر تلاشم تبریک میگم امیدوارم قلم هاشون در مسیر صداقت، عدالت باشد.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.